جدول جو
جدول جو

معنی تهمت زدن - جستجوی لغت در جدول جو

تهمت زدن
(اَ لِ کَ / کِ دَ)
بهتان زدن. اتهام. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). تهمت کردن و تهمت نهادن. (ناظم الاطباء) :
تهمت عیش مزن کز اثرذوق بلاست
اینکه هر لخت دلم بر سر مژگان خندد.
طالب آملی (از آنندراج).
عالی دل و دست و لب خود پاک توان داشت
تهمت زدن مدعیان را چکند کس.
نعمت خان عالی (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
تهمت زدن
القذف
تصویری از تهمت زدن
تصویر تهمت زدن
دیکشنری فارسی به عربی
تهمت زدن
Slur
تصویری از تهمت زدن
تصویر تهمت زدن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تهمت زدن
diffamer
تصویری از تهمت زدن
تصویر تهمت زدن
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تهمت زدن
difamar
تصویری از تهمت زدن
تصویر تهمت زدن
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تهمت زدن
诽谤
تصویری از تهمت زدن
تصویر تهمت زدن
دیکشنری فارسی به چینی
تهمت زدن
verleumden
تصویری از تهمت زدن
تصویر تهمت زدن
دیکشنری فارسی به آلمانی
تهمت زدن
наклепи
تصویری از تهمت زدن
تصویر تهمت زدن
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تهمت زدن
oczerniać
تصویری از تهمت زدن
تصویر تهمت زدن
دیکشنری فارسی به لهستانی
تهمت زدن
difamar
تصویری از تهمت زدن
تصویر تهمت زدن
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تهمت زدن
diffamare
تصویری از تهمت زدن
تصویر تهمت زدن
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تهمت زدن
بہتان لگانا
تصویری از تهمت زدن
تصویر تهمت زدن
دیکشنری فارسی به اردو
تهمت زدن
অপবাদ দেওয়া
تصویری از تهمت زدن
تصویر تهمت زدن
دیکشنری فارسی به بنگالی
تهمت زدن
kutukana
تصویری از تهمت زدن
تصویر تهمت زدن
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تهمت زدن
клеветать
تصویری از تهمت زدن
تصویر تهمت زدن
دیکشنری فارسی به روسی
تهمت زدن
비방하다
تصویری از تهمت زدن
تصویر تهمت زدن
دیکشنری فارسی به کره ای
تهمت زدن
中傷する
تصویری از تهمت زدن
تصویر تهمت زدن
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تهمت زدن
להכפיש
تصویری از تهمت زدن
تصویر تهمت زدن
دیکشنری فارسی به عبری
تهمت زدن
बदनाम करना
تصویری از تهمت زدن
تصویر تهمت زدن
دیکشنری فارسی به هندی
تهمت زدن
memfitnah
تصویری از تهمت زدن
تصویر تهمت زدن
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تهمت زدن
ใส่ร้าย
تصویری از تهمت زدن
تصویر تهمت زدن
دیکشنری فارسی به تایلندی
تهمت زدن
belasteren
تصویری از تهمت زدن
تصویر تهمت زدن
دیکشنری فارسی به هلندی
تهمت زدن
iftira atmak
تصویری از تهمت زدن
تصویر تهمت زدن
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(تُ مَ زَ دَ / دِ)
تهمت آلود. (از آنندراج). دارای بهتان و بدنام. (ناظم الاطباء). ظنین. متهم: و از جای تهمت زده پرهیز کن. (منتخب قابوسنامه ص 30).
جائی منشین که چون نهی پای
تهمت زده خیزی از چنان جای.
امیرخسرو.
از تهمت زده دور شو. (منسوب به بوذرجمهر از تاریخ گزیده). رجوع به تهمت زدن و تهمت و دیگر ترکیبهای این کلمه شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از تهمت زده
تصویر تهمت زده
پلمس آلود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تهمت زن
تصویر تهمت زن
Slanderer
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از تهمت زن
تصویر تهمت زن
calomniateur
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از تهمت زن
تصویر تهمت زن
difamador
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از تهمت زن
تصویر تهمت زن
calunniatore
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از تهمت زن
تصویر تهمت زن
difamador
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از تهمت زن
تصویر تهمت زن
诽谤者
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از تهمت زن
تصویر تهمت زن
oszczerca
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از تهمت زن
تصویر تهمت زن
наклепник
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از تهمت زن
تصویر تهمت زن
Verleumder
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از تهمت زن
تصویر تهمت زن
клеветник
دیکشنری فارسی به روسی