- تهمت زدن (اَ لِ کَ / کِ دَ)
بهتان زدن. اتهام. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). تهمت کردن و تهمت نهادن. (ناظم الاطباء) :
تهمت عیش مزن کز اثرذوق بلاست
اینکه هر لخت دلم بر سر مژگان خندد.
طالب آملی (از آنندراج).
عالی دل و دست و لب خود پاک توان داشت
تهمت زدن مدعیان را چکند کس.
نعمت خان عالی (از آنندراج)
تهمت عیش مزن کز اثرذوق بلاست
اینکه هر لخت دلم بر سر مژگان خندد.
طالب آملی (از آنندراج).
عالی دل و دست و لب خود پاک توان داشت
تهمت زدن مدعیان را چکند کس.
نعمت خان عالی (از آنندراج)
